عمو امير ، براي ارائه مقاله به كنفرانس AMCIS رفته بود، خسته نباشي !! شهر ديترويت بزرگترين شهر ايالت ميشيگان و معروف به شهر اتومبيل است اينم كشتي عمو امير، عمو منو هم سوار ميكني ؟! ...
اينم دائي جون من ! دائي جون ببخشيد! ما بالائيم شما پائين اينم خاله بزرگه من ، خيلي با من بازي ميكنه ما مخلص عمو حبيبيم كيك خوشمزه و خوشكل از شيريني سراي ماه بانو تو مزرداران ما خيلي خاله حوري را زحمت داديم، بزگ شدم براش نفت ميخرم بابا ببين حالا چي كاسب شديم ؟! دائي رضا ، خيلي مهربونه ميزگرد بررسي عملكرد صدرا در سال گذشته ...
خانه ملاصدرا ، كهك قم ، عصر صفويه خانه ملاصدرا ، كهك قم ، عصر صفويه پرفسور هانري كربن، فيلسوف فرانسوي و از علاقمندان ملاصدرا يك ماهگي صدرا ، خونه مامان بزرگ ...
صدرا كرمي ، مجاهد و مبارز نستوه ، زنداني سياسي مكالمه دو كودك اسرائيلي و فلسطيني بابا راحت باش ، اصلاً به خودت فشار نيار ، من بيدارم مامان بزرگ فاطي قصه هاي آقا پوهه و من كتاب مي مي ني ، اولين كتاب من دست روي دست گذاشتن يعني اين !!! اولين بازي هاي صدرا با اسباب بازي صدرا در حال مطالعه يكي از موضوعات لاينحل عالم ...
يه دائي بيشتر من ندارم ، اونوم دائي رضاست البته عمو زياد دارم ولي فقط عمو امير رو تا حالا نديدم تنها نوه هاي مامان فاطي (البته تا اين تاريخ) اينم مامان و باباي من كه خيلي خوشگلند !! يكمي خودتو كنترل كن آقا ! ا ا ا اون چيه ؟!! عکس غم انگیز ترین نقاشی کشیده شده!! این نقاشی توسط پسرکی مکزیکی / آمریکایی کشیده شده که از بدو تولد از مادرش ایدز گرفته است . این نقاشی برنده 16 جایزه بین المللی شده و از آن به عنوان نماد در NGO های مبارزه با ایدز استفاده می شود ...
اسفند ماه سال 89 ، خونمون تو سازمان برنامه شمالي زبونتو بخورم بهمن ، ماه پيروزي حق بر باطل ، ماه تولد مامان من اولين نشستن با كمك متكا دوران خدمت وظيفه در منطقه سيبري ...
از اول فروردين 90 در خونه جديديمون تو محله بلوار فردوس (سازمان برنامه) ساكن شديم حدود سه ماه من يا تو بغل بودم و يا در روروئك و يا در كالسكه اگه بهم نون نديد پامو ميخورم حالا شد سه ماه همينطور يا تو كالسكه بودم و يا تو بغل ، دوران سختي بود چونرو برو !! اينم آگا فيلي من ...